توضیحات درباره کتاب
پس از چند چاپ جداگانه سرانجام همهي مجلدات در جستجوي زمان از دسترفته يكجا و همزمان به صورت يك مجموعهي تفكيكناپذير منتشر ميشود. تدارك انتشار اين مجموعه فرصتي به دست داد تا متن اثر به طور كامل از جنبههاي ويرايشي و فني بازبيني و هماهنگ شود. خلاصهاي از داستان هر جلد، نمايههايي از نام اشخاص و مكانها به هر كدام از مجلدات افزوده شده است.
طرف خانه سوان كتاب اول از مجموعهي هفت كتابي است كه رمان در جستجوي زمان از دسترفته را ميسازند. گذشته از خطوط كلي داستاني كه اين كتابها را به هم ميپيوندد، هر كدام از هفت كتاب از بسياري ديدگاهها در خود كامل و مستقلاند. در واقع آنچه داستان ناميده ميشود تنها رشتهاي است براي به هم پيوستن لحظههايي كه هر كدام به تنهايي از «مكان»ها و «شخصيت»هاي اصلي كتاباند؛ كتابي سترگ كه بس بيش از آنكه توصيفكنندهي حالتهاي بيروني باشد ژرفاي دروني را ميپويد و ميكاود. از همين روست كه اغلب دربارهي اين اثر گفته ميشود كه ميتوان آن را از هر صفحهاي كه باشد آغاز كرد و يا گهگاه چند صفحهاي از هر كجاي آن را خواند و از ژرفا و گسترهي انديشهي نويسنده و ظرافت و حساسيت هنرش كه جستجو را يكي از بزرگترين آثار ادبيات معاصر جهان ميكند لذت برد.
در دومين كتاب از مجموعهي هفت كتابي كه رمان عظيم و ماندگار در جستجوي زمان از دسترفته را ساختهاند، راوي همچنان تماشاگري است حساس و كنجكاو كه با چهرهپردازي باريكبينانهي آدمها و نقاشي ريزهكارانهي محيط پيرامون آنان، ذهنيت و دنياي دروني پرتحول زمانهي خويش را تصوير و توصيف ميكند؛ او بهويژه به ذهنيت هنري دوران خود نظر دارد، به همين سبب است كه جستجو نه فقط اثري ادبي بلكه پژوهشي در شناخت چند و چون خلق آثار هنري، و نقش هنرمند و زندگيش در آن است. كتاب در سايه دوشيزگان شكوفا چون ديگر كتابهاي جستجو در خود كامل و مستقل است، اما با آخرين فصل كتاب نخست پيوندي دارد. ماجراي اصلي آن فصل در فصل نخست اين كتاب تمام ميشود؛ و مضمون فراگير شناخت جهان بيروني كه عنوان «نام جاها: نام» را بدان فصل بخشيد اينجا با عنوان «نام جاها: جا» در فصل دوم كامل ميشود چرا كه مقدم بر ادراك واقعيت «جا»ها، خيالپروري دربارهي «نام» آنها است. اكنون همراه راوي (كه ظاهراً به سن بلوغ رسيده است) درك بنيادي ما از جهان كمابيش كامل شده، ابعاد مختلف ضمير انسان را، چه به عنوان فرد و چه عنصري اجتماعي، ميشناسيم و با «مادهي خام» آنچه پروست «نوعي آفرينش تازهي جهان» مينامد آشنا شدهايم و شاهد آغاز تلاش راوي در كاري هستيم كه كارستان او و همهي ما است: زمان گذران و فرساينده را از دست بطالت و مرگ بيرون كشيدن و با لحظهلحظههاي آن پرستشگاهي ماندگار ساختن.
هستهي اصلي مضموم طرف گرمانت، كتاب سوم در جستجوي زمان از دسترفته، كه دو بخش آن اينك در يك مجلد انتشار مييابد، رابطهي راوي با دنياي اشراف است، از شيفتگي و ستايش در برابر چيزهاي اشرافي و روياپروري دربارهي چهرههاي نيمهخدايي اشراف تا درك پيشپاافتادگي مأيوسكننده، ابتذال و جهل يأسآورشان و پوچي زندگياي كه مفهومينيافته؛ از آن هنگام كه پادري سرسراي گرمانت را آستانهي فوبور سنژرمن اشرافي ميخواند تا پايان كتاب كه آن پادري را نه آستانه كه پايانهي جهان افسوني نامها ميداند. راوي، يعني كسي كه راز عواطف و احساسهاي چهرههاي گوناگوني را كه در رمان رفتوآمد دارند كشف كرده، زندگينامه نمينويسد، بلكه دنيايي را گرد ميآورد، قوانين عام حقيقت را تعيين و تعريف ميكند. با ميراندن «من»هاي پيدرپي به وجود انسان تداوم ميدهد و با قرباني كردن هر آنچه قراردادي و مجازي و گذرا است آنچه را جاوداني است به پيروزي ميرساند.
سدوم و عموره، كتاب چهارم جستجو، گزارش يكي از مهمترين مراحل سلوك «راوي» به سوي اوجهاي رستگاري و جاودانگي است. در كتابهاي پيشين، راوي مراحل مختلف شناخت خويشتن و جهان پيرامون را پشت سر گذاشت و اينك به منزلي رسيده است كه در سلوك و معرفت شايد از هر منزل ديگري مهمتر باشد: شناخت بدي و پلشتي براي رهيابي به نيكي و پاكي. «راوي» جستجو، همانند سالك كمدي الهي دانته، در صعود به بلنديهاي ملكوتي اول بايد از ورطههاي دوزخي ديدن كند. اين كتاب چهارم جستجو همچون دوزخ دانته، نمايشگاهي از چهرههايي است كه هر كدام نمايندهي نقص و گناهياند و سالك با پشت سر گذاشتن آنها، به تعبيري كنايي آنها را طرد ميكند تا سرانجام به رستگاري نهايي برسد: به اميد و خلاقيت.
اسير كه در سال 1923 انتشار يافت، نخستين كتاب از مجلدات باقيماندهي در جستجوي زمان از دسترفته است كه پس از مرگ مارسل پروست به چاپ رسيد. در ساختار كلي اثر عظيم پروست اسير ادامهي سدوم و عموره است همچنان كه اين مجلد خود ادامهي طرف گرمانت بود. اينجا نيز سير و سلوك «راوي»، در دو جهان دروني و بيروني، در طول و در جستجوي زمان از دسترفته ادامه دارد. اما اينبار، كل منظومه بر محور چهرهي آلبرتين ميچرخد كه ميتوان او را نمادي دوگانه، هم از زندگي و هم از مرگ، دانست، اسيري كه با همهي رامي و تندادنش به تقدير ماندن در قفس زرينخانهي «راوي»، همواره چون زمان گريزان و دستنيافتني است.
گريخته مجلد ماقبل آخر در جستجوي زمان از دسترفته است. در پي اسير كه كتاب آلبرتين، كتاب عشق و حسادت بود، مجلد حاضر كتاب مرگ و فراموشي است، شرح واپسين لرزههاي ويرانگر زمان پيش از توصيف آوارهاي نهايياش در زمان بازيافته و پيش از پيروزي پاياني انسان آفريننده. گريخته همچنين كتابي است كه از همهي مجلدات ديگر جستجو بالبداههتر است، هر چند كه حاوي كاوندهترين و نافذترين صفحاتي است كه شايد در همهي ادبيات جهان دربارهي برخي از دوردستترين و ژرفترين زاويههاي روان بشري نوشته شده است. مارسل پروست درباره كتاب حاضر گفته است: «به گمانم بهترين صفحاتي كه نوشتهام.» آيا چنين ستايشي از زبان پروست دربارهي كتابي، حتي اگر نوشتهي خودش باشد، بس نيست؟
زمان بازيافته، جلد آخر در جستجوي زمان از دسترفته، هم پايانبخش و هم اوج اين منظومهي عظيم است. از يك سو كليدي است كه به ياريش جهان پروستي با همهي پيچيدگيها و ظرافتها و همهي ژرفاي مفهومش به روي خواننده گشوده ميشود و از سوي ديگر اوج پر از شور و هيجاني است كه سرتاسر ساختار عظيم جستجو را همانند فينال يك سرود بلند موسيقايي به انجام و فرجام ميرساند. در اين كتاب پيش از رسيدن به مكاشفهي بنيادين اصل جاودانگي نهفته در آفرينش هنري، واپسين منزلهاي سير و سلوك در جهان پر تب و تاب واقعيت و خاطره را پشت سر مينهيم: تصويرهاي محشرگونهي جنگ در پاريس و مهماني صورتكها در خانهي گرمانت. شهري گرفتار نفرين و محفلي در كام مرگ. از اين كنفيكون فقط يك تن رستگار بيرون ميآيد: «راوي» كه تازه رمز زندگي ماندگار را كشف كرده است و بر آن است كه دست به كار شود. كار آفرينشي كه شايد بيش از هزار شب طول بكشد. به شكرانهي اين رستگاري، «راوي» مزدي را نيز همچون «سورپريزي» به خواننده ارائه ميكند. اما خواننده مزد خويش را پيشتر گرفته است.