«هرمان هسه»، نويسندة پرآوازة آلماني در رمان «سيدارتا» به دنبال كشف حقيقت است و اين كه انسان بايد بنياد زندگي خويش را بر اساس اتكاء به خويشتن قرار دهد. او مي‌گويد آدمي در طريق زندگي، نخست به راهنما و معلم نياز دارد، اما سرانجام بايد به تجربه‌ها و ضمير خود متكي شود؛ تجربه‌هايي كه از خود زندگي، از طبيعت و از جهان محسوس به دست آورده مي‌تواند راهنماي رسيدن او به هدف باشد. نام سيدارتا (آن كه به هدف رسيده) نيز مبين همين پيام است. مهم‌ترين موضوعي كه هسه در اين اثر مطرح مي‌سازد، اين است كه هر فردي بايد طريق زندگي خويش را خودش بيابد، نه آن كه از اصول عقايد يا تعليمات مورد قبول مرجعي مقتدر پيروي كند. رمان حاضر اثري است از «هرمان هسه»، اصل اثر به زبان آلماني است و كتاب از متن انگليسي به فارسي برگردانده شده است.