روزي گربه و طوطي قرار گذاشتند كه به نوبت هم‌ديگر را براي شام دعوت كنند. گربه خسيس بود. او مقدار كمي شام آماده كرده بود و طوطي گرسنه ماند. اما روزي كه نوبت طوطي بود، طوطي چهارصد و نود و هشت كيك پخت و گربه تمام آن‌ها را خورد. گربه باز گرسنه بود، او طوطي را هم خورد و پيرزني را كه قصد داشت طوطي را نجات دهد، قورت داد. گربه در راه پيرمرد و الاغش و پادشاه و عروسش را نيز خورد. گربه به راهش ادامه داد تا اين كه دو تا خرچنگ را ديد كه تند تند مي‌رفتند و به گربه مي‌گفتند كه فرار كن و گرنه تو را گاز مي‌گيريم. گربه خنديد و از چيزهايي كه خورده بود گفت و دو خرچنگ را نيز خورد. اما خرچنگ‌ها در شكم گربه شروع به كشيدن نقشه كردند و باعث نجات كساني شدند كه گربه آنها را قورت داده بود. اين كتاب حاوي 24 داستان از نويسندگان سراسر دنيا است و با عنوان‌های گربه و طوطي، چگونه ستارة دريايي به دنيا آمد، جادوگر و اتوبوس كوچك دهكده، عكس بداخلاق، دور دنيا با يك چرخ، تاج پري دريايي، جشن فيلم و... براي كودكان گروه سني «ب« و «ج» به نگارش درآمده است.